چه جالب


مردی با دوچرخه به خط مرزی می رسد. او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد. مامور مرزی می پرسد :در کیسه ها چه داری. او می گوید شن.
مامور او را از دوچرخه پیاده می کند و چون به او مشکوک بود ، یک شبانه روز او را بازداشت می کند ، ولی پس از بازرسی فراوان ، واقعاً جز شن چیز دیگری نمی یابد. بنابراین به او اجازه عبور می دهد.
هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا...
این موضوع به مدت

سه سال هر هفته یک بار تکرار می شود و پس از آن مرد دیگر در مرز دیده نمی شود.
یک روز آن مامور در شهر او را می بیند و پس از سلام و احوال پرسی ، به او می گوید : من هنوز هم به تو مشکوکم و می دانم که در کار قاچاق بودی ، راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد می کردی؟ قاچاقچی می گوید : دوچرخه!
بعضی وقت ها موضوعات فرعی ما را به کلی از موضوعات اصلی غافل می کند

نویسنده: بهمن صادقی فروز ׀ تاریخ: سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ادامه ی مطلب را تماشا کنید...


ادامه مطلب
نویسنده: بهمن صادقی فروز ׀ تاریخ: پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

منبع: جام نیوز

فتوای جدید وهابیون در مورد زنان
سرانجام 'محمد ولد عبدالعزیز' فتوای نامزدی زنان در انتخابات را اعلام کرد.

به گزارش سرویس دینی جام نیوز، در عجیب ترین فتوای انتخاباتی صادر شده توسط وهابیون آمده که کاندیدا شدن زنان حلال اما رأی آوردنشان حرام است!
گفتنی است این فتوا توسط شیخ «محمد ولد عبدالعزیز» مشاور امور دینی رئیس جمهور موریتانی صادر شده است. این فتوا به شدت مورد انتقاد و تمسخر افکار عمومی جهان عرب و بویژه مردم این کشور قرار گرفته است.
در همین حال مؤسسات و تشکل های زنان موریتانیا با صدور بیانیه های مختلفی نسبت به صدور چنین فتوایی به شدت انتقاد کرده و آن را مخالف آزادی سیاسی برای زنان دانسته اند.
«محمد ولد عبدالعزیز» چند روز پیش اعلام کرده بود که زنان حق دارند نامزد انتخابات شوند اما اگر رأی آوردند پیروز اعلام نخواهند شد./ SHIAONLINE
429
 

نویسنده: بهمن صادقی فروز ׀ تاریخ: پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

یه روز شرلوک هلمز با دستیارش واتسن به تعطیلات می روند و در ساحل دریا چادر می زنند و در داخل چادر می خوابند……..نیمه شب هلمز بیدار میشه و واتسن رو هم بیدار می کنه بعد ازش می پرسه :واتسن تو از دیدن ستاره های آسمان چه نتیجه ای می گیری؟واتسن هم شروع میکنه به فلسفه بافی در مورد ستارگان و میگه این ستاره ها خیلی بزرگند و به دلیل دوری از ما این قدر کوچیک به نظر می رسند و در سایر ستارگان هم ممکن حیات در آنها وجود داشته باشد و چند نوع انسان در کرات دیگر زندگی می کنند……..که در اینجا هلمز میگه : واتسن عزیزاولین نتیجه ای که باید می گرفتی اینه که : چادر مارو دزدیدند!!!!

نویسنده: بهمن صادقی فروز ׀ تاریخ: دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

داستان کشیش و زوج جوانزن و شوهری بعد از سالیانی دراز که از ازدواج شان می گذشت در حسرت داشتن فرزند به سر می بردند.
با هر کسی که می توانستند مشورت کردند ، اما نتیجه ای نداشت تا این که نزد کشیش شهرشان رفتند. پس از این که مشکلشان را به کشیش گفتند ، او در جواب آنها گفت :
ناراحت نباشید من مطمئنم که خداوند دعاهای شما را شنیده و به زودی به شما فرزندی عطا خواهد کرد. با وجود این من قصد دارم به رم برم و مدتی در آن جا اقامت داشته باشم ، قول می دهم وقتی که به واتیکان رفتم ، به طور حتم ، برای استجابت دعای شما شمعی روشن کنم.
زوج جوان با خوشحالی فراوان از کشیش تشکر کردند. قبل از این که کشیش آن جا را ترک کند، بازگشت و گفت :
من مطمئنم که همه چیز با خوبی و خوشی حل می شود و شما صاحب فرزند خواهید شد. اقامت من در رم حدود ۱۵ سال به طول خواهد انجامید ، ولی قول می دهم وقتی برگشتم به دیدن شما بیایم. 
 


ادامه مطلب
نویسنده: بهمن صادقی فروز ׀ تاریخ: دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

یک بنده خدایی، کنار اقیانوس قدم میزد و زیر لب، دعایی را هم زمزمه میکرد. نگاهى به آسمان آبى و دریاى لاجوردی و ساحل طلایى انداخت و گفت :
- خدایا ! میشود تنها آرزوى مرا بر آورده کنى ؟
ناگاه، ابرى سیاه، آسمان را پوشاند و رعد و برقى در گرفت و در هیاهوى رعد و برق، صدایى از عرش اعلى بگوش رسید که میگفت :
- چه آرزویى دارى اى بنده ى محبوب من ؟
مرد، سرش را به آسمان بلند کرد و ترسان و لرزان گفت :
- اى خداى کریم ! از تو مى خواهم جاده اى بین کالیفرنیا و هاوایی بسازى تا هر وقت دلم خواست در این جاده رانندگى کنم !
از جانب خداى متعال ندا آمد که :
- اى بنده ى من ! من ترا بخاطر وفادارى ات بسیار دوست میدارم و مى توانم خواهش ترا بر آورده کنم، اما، هیچ میدانى انجام تقاضاى تو چقدر دشوار است ؟ هیچ میدانى که باید فرمان دهم تا فرشتگانم روى اقیانوس آرام را آسفالت کنند ؟ هیچ میدانى چقدر آهن و سیمان و فولاد باید مصرف شود ؟ من همه ى اینها را مى توانم انجام بدهم، اما، آیا نمى توانى آرزوى دیگرى بکنى ؟
مرد، مدتى به فکر فرو رفت، آنگاه گفت :
- اى خداى من! من از کار زنان سر در نمى آورم ! میشود به من بفهمانى که زنان چرا می گریند؟ میشود به من بفهمانى احساس درونى شان چیست ؟ اصلا میشود به من یاد بدهى که چگونه مى توان زنان را خوشحال کرد؟
صدایی از جانب باریتعالى آمد که : اى بنده من ! آن جاده اى را که خواسته اى، دو بانده باشد یا چهار بانده ؟

نویسنده: بهمن صادقی فروز ׀ تاریخ: دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

به ادامه ی مطلب بروید...


ادامه مطلب
نویسنده: بهمن صادقی فروز ׀ تاریخ: پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی - یکی از تازه‌ترین استفتائات از آیت‌الله مکارم شیرازی سوال خانمی است که نظر آیت‌الله مکارم شیرازی را را نسبت به شروط مورد علاقه او برای عقد ازدواج جویا شده است.

این خانم، شروط را در اینترنت دیده است و پس از مشورت با دوستان خود، آن را با خواستگار خود هم مطرح نموده است اما پس از موافقت خواستگار با این شروط، محضردار از تایید این شروط و ثبت عقد ازدواج خودداری کرده است.متن سوال این خانم و پاسخ آیت الله مکارم شیرازی چنین است:

 


ادامه مطلب
نویسنده: بهمن صادقی فروز ׀ تاریخ: چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , bahmansadeghi.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com